در هر موقعيت، و در وقت و بیوقت، كلام خدا را اعلام نمايی. آماده باش تا هر وقت لازم شد، مؤمنين را اصلاح و توبيخ و تشويق كنی. همواره با صبر و بردباری كلام خدا را به ايشان تعليم ده.
بعضی از ميان خود شما نيز حقيقت را وارونه جلوه خواهند داد تا مردم را به دنبال خود بكشند.
از رهبران روحانی خود اطاعت كنيد، و هر آنچه میگويند با كمال ميل انجام دهيد، زيرا كار ايشان، مراقبت از جانهای شماست و از اين لحاظ در برابر خدا پاسخگو میباشند. پس، به گونهای رفتار كنيد كه ايشان از خدمت خود لذت ببرند، نه اينكه با درد و رنج آن را انجام دهند، زيرا در اينصورت شما نيز رنج خواهيد برد.
برادران عزيز، سعی نكنيد اشتباهات ديگران را فوری به ايشان گوشزد كنيد، زيرا همۀ ما دچار اشتباه میشويم؛ و ما معلمين دينی كه احكام خدا را میدانيم، اگر مرتكب اشتباه گرديم، شديدتر از ديگران مجازات خواهيم شد. اگر كسی بتواند بر زبان خود مسلط شود، قادر خواهد بود در ساير موارد نيز بر خود مسلط باشد.
خداوند میفرمايد: «وقتی بار ديگر سرزمين شما از جمعيت پر شود، ديگر حسرت دوران گذشته را نخواهيد خورد، دورانی كه صندوق عهد خداوند در اختيارتان بود؛ ديگر كسی از آن روزها ياد نخواهد كرد و صندوق عهد خداوند دوباره ساخته نخواهد شد.
مصيبت و بدبختی گريبانگير چه كسی میشود؟ آن كيست كه دايم نزاع به پا میكند و مینالد، بیجهت زخمی میشود و چشمانش تار میگردد؟
[۱۱] به اين ترتيب، او عطايا و استعدادهای خاصی به ما بخشيد: به بعضی از ما، عطای خاص يک رسول را داده است؛ به عدهای اين عطا را داده است كه از خدا پيغام دريافت كنند و آن را به ديگران اعلان نمايند، به برخی استعداد فوقالعاده داده است كه مردم را بسوی خدا هدايت كنند و به برخی ديگر اين توانايی را داده است كه مانند يک شبان، از قوم خدا مراقبت كنند و ايشان را رهبری نمايند و تعليم دهند. [۱۲] مسيح اين عطايا را با اين هدف به ما میبخشد كه ايمانداران مجهز شوند تا بتوانند بهتر او را خدمت كنند و باعث پيشرفت كليسا يعنی بدن او گردند و كليسا به رشد و كمال لازم برسد؛
[۱] و حال، خواهشی از كشيشان كليسا دارم؛ زيرا من نيز خودم در كليسا دارای همين سمت میباشم؛ من شاهد مرگ مسيح بر روی صليب بودم؛ و همچنين در روز بازگشت او، شريک جلال او خواهم بود. [۲] خواهش من اينست كه گلهای را كه خدا به شما سپرده است، خوراک دهيد. با ميل و رغبت از ايشان مراقبت نماييد، نه از روی اجبار و نه بخاطر چشم داشت، بلكه بخاطر اينكه میخواهيد خداوند را خدمت كرده باشيد. [۳] رياستطلب نباشيد، بلكه سرمشق خوبی برای ايشان باشيد، [۴] تا در روزی كه «شبان اعظم» میآيد، شما را پاداش عطا كند و در جلال و شكوه بیپايان خود شريک سازد.
[۵] بلكه بايد مهماننواز و دوستدار اعمال خير باشد. او بايد شخصی روشنبين، منصف، پاک و خويشتندار باشد. [۶] بايد به حقايقی كه آموخته، ايمان و اعتقادی راسخ داشته باشد، تا بتواند آنها را به ديگران تعليم دهد و به كسانی كه با آنها مخالفت میكنند، نشان دهد كه در اشتباهند. [۷] زيرا اشخاص ياغی و نامطيع بسيارند، خصوصاً در ميان آن دسته از مسيحيان يهودینژاد كه معتقدند مسيحيان نيز بايد احكام دين يهود را اجرا كنند. اما سخنان ايشان پوچ و گمراه كننده است. [۸] پس بايد دهان ايشان را بست، زيرا خانوادههای بسياری، در اثر سخنان آنان از راه راست منحرف شدهاند. اين معلمين گمراه كه چنين تعاليمی میدهند، فقط به فكر كسب منافع مادی میباشند. [۹] حتی يكی از خود ايشان كه ادعای پيغمبری هم میكند، دربارۀ آنان گفته است: «اهالی كريت، همه دروغگويند؛ مانند حيوانات تنبلی هستند كه فقط برای شكم زندگی میكنند.»
[۱] اين پيغام از طرف خداوند به من رسيد: «ای انسان خاكی، كلام مرا كه برضد شبانان، يعنی رهبران قوم اسرائيل است بيان كن و از جانب من كه خداوند هستم به ايشان بگو: «وای بر شما ای شبانان اسرائيل، كه بجای چرانيدن گلهها خودتان را میپرورانيد. آيا وظيفۀ شبان چرانيدن گوسفندان نيست؟ [۲] شما شير آنها را مینوشيد، از پشمشان برای خود لباس میدوزيد، گوسفندان پرواری را میكشيد و گوشتشان را میخوريد، اما گله را نمیچرانيد. [۳] از ضعيفها نگهداری ننمودهايد و از مريضان پرستاری نكردهايد، دست و پا شكستهها را شكستهبندی ننمودهايد، بدنبال آنهايی كه از گله جا مانده و گم شدهاند نرفتهايد. در عوض، با زور و ستم بر ايشان حكمرانی كردهايد. [۴] پس چون شبان و سرپرست نداشتند، پراكنده و آواره شدهاند. هر جانوری كه از راه برسد، آنها را میدرد. [۵] گوسفندان من در كوهها، تپهها و روی زمين سرگردان شدند و كسی نبود كه به فكر آنها باشد و دنبالشان برود. [۶] «پس، ای شبانان، به كلام من كه خداوند هستم گوش كنيد! [۷] به حيات خود قسم، چون شما شبانان واقعی نبوديد و گلۀ مرا رها كرديد و گذاشتيد خوراک جانوران بشوند و به جستجوی گوسفندان گمشده نرفتيد، بلكه خود را پرورانديد و گذاشتيد گوسفندان من از گرسنگی بميرند، [۸] پس، من بضد شما هستم و برای آنچه كه بر سر گلهام آمده، شما را مسئول میدانم. گله را از دست شما میگيرم تا ديگر نتوانيد خود را بپرورانيد. گوسفندانم را از چنگ شما نجات میدهم تا ديگر آنها را نخوريد. [۹] «من كه خداوند هستم میگويم كه من خودم به جستجوی گوسفندانم میروم و از آنها نگهداری میكنم. [۱۰] مثل يک شبان واقعی مراقب گلهام خواهم بود و گوسفندانم را از آن نقاطی كه در آن روز تاريک و ابری پراكنده شده بودند جمع كرده، برمیگردانم.
[۱] اين گفته صحيح است كه اگر كسی مشتاق است كشيش شود، در آرزوی كار خوبی است. [۲] اما كشيش بايد شخص نيک و درستی باشد تا كسی نتواند عيبی در او بيابد. او بايد شوهر وفادار يک زن باشد؛ خويشتندار بوده، عاقلانه فكر كند؛ منظم و خوش رفتار باشد؛ درِ خانهاش بايد به روی مهمان باز باشد و مشتاق تعليم كلام خدا باشد. [۳] او نبايد مشروبخوار و تندخو و اهل دعوا باشد بلكه ملايم و مهربان؛ پول دوست نيز نباشد. [۴] بايد سرپرست خوبی برای خانوادهاش باشد و فرزندانش را طوری تربيت كند كه در كمال احترام از او اطاعت نمايند، [۵] زيرا اگر كسی نتواند خانوادۀ خود را اداره كند، چگونه خواهد توانست كليسا را اداره و خدمت نمايد؟ [۶] كشيش نبايد تازه ايمان باشد، زيرا ممكن است از اينكه اينقدر زود به اين مقام گمارده شده، دچار غرور گردد؛ غرور نيز نخستين گام بسوی سقوط است، همانطور كه شيطان نيز از همين راه سقوط كرد. [۷] كشيش در خارج كليسا، در ميان مردم غيرمسيحی نيز بايد شهرت خوب داشته باشد، تا شيطان نتواند او را بوسيلۀ اتهامات گوناگون به دام بيندازد، و دست و پای او را برای خدمت به اعضای كليسا ببندد. [۸] شماسان كه دستياران كشيش كليسا هستند، بايد مانند او اشخاصی محترم باشند. ايشان نبايد دورو، مشروبخوار و يا پول دوست باشند؛ [۹] بلكه بايد با تمام وجود، مسيح را كه منبع مخفی ايمانشان است، پيروی كنند. [۱۰] اما پيش از آنكه كسی را به مقام شماسی بگماری، اول وظايف ديگری در كليسا به او محول كن، تا خصوصيات و توانايیهای او را بيازمايی. اگر از عهدۀ وظايفش بخوبی برآمد، آنگاه او را به شماسی منصوب كن. [۱۱] همسران شماسان نيز بايد محترم و باوقار باشند و دربارۀ ديگران بدگويی نكنند، بلكه خويشتندار و قابل اعتماد باشند. [۱۲] شماس بايد فقط يک زن داشته باشد و نسبت به او وفادار بوده، سرپرست خوبی برای خانوادۀ خود باشد. [۱۳] شماسانی كه خوب خدمت كنند، اجر خوبی بدست خواهند آورد، زيرا هم مورد احترام مردم خواهند بود و هم ايمان و اعتمادشان به مسيح نيرومندتر خواهد گرديد.