چرا که هنوز نفسانی هستید. وقتی در میان شما حسد و جدال هست، آیا نشان آن نیست که نفسانی هستید و مانند انسانهای معمولی رفتار میکنید؟
هیچ آزمایشی بر شما نیامده که مناسب بشر نباشد. و خدا امین است؛ او اجازه نمیدهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه همراه آزمایش راه گریزی نیز فراهم میسازد تا تاب تحملش را داشته باشید.
محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمیبرد؛ محبت فخر نمیفروشد و کبر و غرور ندارد.
آنگاه دیدم همۀ تلاشها و همۀ موفقیتها از سَرِ رَشک به همسایه برمیخیزد. پس این نیز بطالت است و در پیِ باد دویدن.
ای برادران، از یکدیگر بدگویی مکنید. هر که از برادر خود بد گوید و یا او را محکوم کند، در واقع از شریعت بد گفته و شریعت را محکوم کرده است. و هر گاه شریعت را محکوم کنی، دیگر نه مجری، بلکه داورِ آن هستی!
دلِ آرام به بدن حیات میبخشد، اما حسادت، استخوانها را میپوساند.
خشم، خانمانسوز است و غضب، سیلآسا، اما کیست که در برابر حسد تاب آورد؟
[۸] صبحگاهان از محبت خود مرا بشنوان، زیرا که بر تو توکل دارم. راهی را که باید بروم به من بیاموز، زیرا که نزد تو جان خود را برمیافرازم. [۹] خداوندا، مرا از دشمنانم رهایی ده، زیرا که در تو خویشتن را پنهان میکنم.
مغلوب بدی مشو، بلکه بدی را با نیکویی مغلوب ساز.
[۲] حسرت چیزی را میخورید، امّا آن را به دست نمیآورید. از طمع مرتکب قتل میشوید، امّا باز به آنچه میخواهید نمیرسید. جنگ و جدال بر پا میکنید، امّا به دست نمیآورید، از آن رو که درخواست نمیکنید! [۳] آنگاه نیز که درخواست میکنید، نمییابید، زیرا با نیّت بد درخواست میکنید تا صرف هوسرانیهای خود کنید.
[۲۲] امّا ثمرۀ روح، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، [۲۳] فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست.
امّا شما ملتی برگزیده و مملکتی از کاهنان و امّتی مقدّس و قومی که ملک خاص خداست هستید، تا فضایل او را اعلام کنید که شما را از تاریکی به نور حیرتانگیز خود فرا خوانده است.
[۲۷] امّا خدا آنچه را که دنیا جهالت میپندارد، برگزید تا حکیمان را خجل سازد؛ و آنچه را که دنیا ضعیف میشمارَد، انتخاب کرد تا قدرتمندان را شرمنده سازد؛ [۲۸] خدا آنچه را که این دنیا پَست و حقیر میانگارد، بلکه نیستیها را، برگزید تا هستیها را باطل سازد، [۲۹] تا هیچ بشری در حضور او فخر نکند.
هیچ کاری را از سَرِ جاهطلبی یا تکبّر نکنید، بلکه با فروتنی دیگران را از خود بهتر بدانید.
[۱] مزمور داوود. به سبب بدکاران خویشتن را مکدّر مساز، و بر ستمکاران حسد مبر؛ [۲] زیرا چون علف، زود میپژمرند، و چون گیاه سبز، خشک میشوند. [۳] بر خداوند توکل نما و نیکویی کن؛ در زمین ساکن باش و امانت را بپرور!
[۱۴] امّا اگر در دل خود حسدِ تلخ و جاهطلبی دارید، به خود مبالید و خلاف حقیقت سخن مگویید. [۱۵] چنین حکمتی از بالا نازل نمیشود، بلکه زمینی و نفسانی و شیطانی است. [۱۶] زیرا هر جا حسد و جاهطلبی باشد، در آنجا آشوب و هر گونه کردار زشت نیز خواهد بود.
[۶] مرا چون خاتم بر دلت بگذار، و چون مُهری بر بازویت، زیرا که عشق همچون مرگ نیرومند است، و شور عاشقانه، ستمکیش چون گور. شعلههایش، شعلههای آتش است؛ شعلههای سرکشِ آتش! [۷] آبهای بسیار عشق را خاموش نتواند کرد، و سیلابها آن را فرو نتواند نشانید! اگر کسی همۀ دار و ندار خویش نیز به پای عشق ریزَد، به چیزی شمرده نخواهد شد!
[۷] پس تسلیم خدا باشید. در برابر ابلیس ایستادگی کنید، که از شما خواهد گریخت. [۸] به خدا نزدیک شوید، که او نیز به شما نزدیک خواهد شد. ای گناهکاران، دستهای خود را پاک کنید، و ای دو دلان، دلهای خود را طاهر سازید.
[۱۴] زیرا تمام شریعت در یک حکم خلاصه میشود و آن اینکه «همسایهات را همچون خویشتن محبت کن.» [۱۵] ولی اگر به گزیدن و دریدن یکدیگر ادامه دهید، مواظب باشید که به دست یکدیگر از میان نروید.
زیرا غیرت، خشم شوهر را بر خواهد انگیخت و چون به انتقام برآید رحم نخواهد کرد.
و با همۀ نیرویی که از قدرت پرجلال او سرچشمه میگیرد، از هر حیث نیرومند شوید تا صبر و تحمّل بسیار داشته باشید، و تا شادمانه
بدینسان خشم خود را نسبت به تو فرو خواهم نشانید و غیرتم از تو بر خواهد گشت؛ و آرام گرفته، دیگر خشمگین نخواهم بود.
و باید نخست آزموده شوند و اگر بَری از ملامت یافت شدند، در مقام خادم کلیسا خدمت کنند.
چون لازم است پایداری کنید تا آنگاه که ارادۀ خدا را به انجام رساندید، وعده را بیابید.