زیرا میکوشیم نه تنها در نظر خداوند، بلکه در نظر مردم نیز آنچه شایسته است انجام دهیم.
سخت بکوش که مقبول خدا باشی، همچون خدمتکاری که او را سببی برای شرمساری نیست و کلام حقیقت را بهدرستی به کار میبندد.
به یکدیگر دروغ مگویید، زیرا آن انسانِ قدیم را با کارهایش از تن به در آوردهاید
پس، از دروغ روی برتافته، هر یک با همسایۀ خود سخن به راستی گویید، چرا که ما همه، اعضای یکدیگریم.
آن که خود را دیندار بداند، امّا مهارِ زبان خود را نداشته باشد، خویشتن را میفریبد و دیانتش باطل است.
امّا آن حکمت که از بالاست، نخست پاک است، سپس صلحآمیز و ملایم و نصیحتپذیر، و سرشار از رحمت و ثمرات نیکو، و بَری از تبعیض و ریا!
با مردم همانگونه رفتار کنید که میخواهید با شما رفتار کنند.
خوشا به حال پاکدلان، زیرا آنان خدا را خواهند دید.
آن که در صداقت گام برمیدارد در راهِ بیخطر است، اما آن که به راهِ کج میرود رسوا خواهد شد.
راستیِ صالحان هادی ایشان است، کجرَوی خیانتپیشگان، مایۀ تباهیشان.
[۱۷] شخص امین، حقیقت را بیان میکند، شاهد دروغین، فریب را. [۱۸] هستند که سخنان باطلشان چون ضرب شمشیر است، اما زبان حکیمان شفا میبخشد. [۱۹] لبهای راستگو تا ابد برقرار میماند، اما زبان دروغگو دمی بیش نمیپاید. [۲۰] خیانت است در دل کسانی که نقشههای پلید میکشند، اما شادی نصیب کسانی است که صلح برقرار میکنند. [۲۱] پارسایان را هیچ گزندی نخواهد بود، اما شریران به بلای بسیار گرفتار خواهند آمد. [۲۲] خداوند از لبهای دروغگو کراهت دارد، اما راستکرداران پسندیدۀ اویند.
شاهد امین دروغ نمیگوید، اما شاهد کاذب دروغ میبافد!
پسندیدهتر از قربانیها نزد خداوند، به جا آوردن پارسایی است و عدالت.
پاسخ سرراست بوسه است بر لبها.
آن که در راستی گام برمیدارد، نجات مییابد، اما آن که راهش کج است، به یکباره سقوط میکند.
فرخنده است شخص سخاوتمند و قرضدهنده، که در کارهای خویش با انصاف است.
میدانم، ای خدایم، که تو دلها را میآزمایی و از صداقت خشنود میگردی. من با دلی صادق این همه را به خوشیِ دل دادهام، و اکنون قوم تو را که اینجا حاضرند دیدهام، که داوطلبانه و با شادمانی به تو دادهاند.
همه چیز به واسطۀ او پدید آمد، و از هرآنچه پدید آمد، هیچ چیز بدون او پدیدار نگشت.
هر که به او ایمان دارد محکوم نمیشود، امّا هر که به او ایمان ندارد، هماینک محکوم شده است، زیرا به نام پسر یگانۀ خدا ایمان نیاورده است.
[۸] در پایان، ای برادران، هرآنچه راست است، هرآنچه والاست، هرآنچه درست است، هرآنچه پاک است، هرآنچه دوستداشتنی و هرآنچه ستودنی است، بدان بیندیشید. اگر چیزی عالی است و شایان ستایش، در آن تأمل کنید. [۹] آنچه از من آموخته و پذیرفتهاید و هرآنچه از من شنیده و یا در من دیدهاید، همان را به عمل آورید، که خدای آرامش با شما خواهد بود.
[۱۰] زیرا، «هر که دوستدار حیات است و خواهان دیدن روزهای نیکو، باید زبان از بدی باز دارد و لبان از فریب فرو بندد. [۱۱] باید از بدی روی بگرداند و نیکویی پیشه کند؛ آرام بجوید و در پی صلح باشد. [۱۲] زانرو که چشمان خداوند بر پارسایان است و گوشهایش به دعای ایشان، امّا روی خداوند به ضد بدکاران است.»
[۱۶] شش چیز است که خداوند از آنها بیزار است، بلکه هفت چیز، که از آنها کراهت دارد: [۱۷] چشمان متکبر، زبان دروغگو، دستانی که خون بیگناه را میریزد، [۱۸] دلی که نقشههای شریرانه میکشد، پاهایی که برای بدی تیزرو است، [۱۹] شاهد دروغینی که دروغها میبافد و آن که تخم نفاق میان برادران میپاشد. [۲۰] پسرم، فرمان پدر خود را نگاه دار و رهنمود مادر خویش را ترک مکن.